دلنیادلنیا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 9 روز سن داره
پیوند عاشقانه ما پیوند عاشقانه ما ، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه و 1 روز سن داره

نی نی خوشکله

بالاخره اومدیم

1393/2/17 12:33
نویسنده : مامان دلنیا
480 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به روی ماهت نفسم .همه وجودم .ای زیباترین هستی ام.

قبل از هرچیزی از همه دوستای گلم که به یادم بودن ممنونم مخصوصا ساراجون

دوست عزیزم .خیلی خوشحالم دوستای نازنینی مث شما دارم ...

دلنیای عزیزم مامانی شرمندس که اینقد دیر کردم ونتونستم به وبت سر بزنم

ولحظه های شیرینی و که با مامانی می گذرونی وبه موقع ثبت کنم .

اولش به خاطر یه کاری مجبور شدیم بریم کرمان .اونجا هوا خیلی گرم بود ولی تو

لباسای تابستونی پوشیده بودی .

 

وقتی برگشتیم چند روز بعدش مادری وبابایی به همراه پدربزرگ بابایی رفت

 

کرمانشاه بازم خیلی فرصت نشد به وبت سر بزنم فقط در همین حد که بتونم

نظرات وبخونم .

از لطف همتون ممنون .از دور می بوسمتون .بوس

واما پیشرفتهای نفس مامان...

دلنیا دیگه خیلی خوب میتونه بشینه

اولین کلمه ای که باصدای ازت به زبون اوردی ددد   وگ گ گ 

فدات بشم الهی

اون روزی رفته بودیم فروشگاه با دیدن پنکه سقفی شروع به خندیدن کردی وبا

صدای بلند جیغ میزدی .

من ومهسا مردیم ازخندهخندهقه قههقه قهه

لثه هاتم متورم شده ولی خبری از مرواریدای ناز نیست .

 

در مورد خوابتم  شب ساعت 10 و11 میخوابی وصبح ساعت 9و10 از خواب بیدار

میشی ظهر هم که ما میخوایم بخوابیم تو هم مث همیشه همکاری میکنی

ومیخوابی البته اینا فقط وقتی خونه خودمونیم .ولی خونه مادری که هستیم چون

با دیدن مادری عمه مهسا ذوق زده میشی دیرتر میخوابی .

با روروئکتم حسابی راه افتادی .مادری یکی دیگه واسه خونه خودشون خریده که

رفتیم اونجا بی روروئک نباشی وخوش بگذرونی .

موهاتم یه خورده بلند شده البته جلوی موهات بلندترن .

چندروز پیش با عمه مهسا رفته بودیم بانک با اینکه خوابت می اومد وگرسنه هم

بودی .موقعیتشم نبود بهت شیر بدم با این حال با این حال مث دختر خانومای با

ادب وخشکل اروم روصندلی نشسته بودی دریغ از یه خورده نغ ونوغ...

ماشالله به دخمل نی نازم .خدا رو روزی هزار بار به خاطر داشتن چنین فرشته ای

شکر .از همین الان معلومه چه دخمل صبوری هستی .همیشه مامانی وبخاطر

این همه صبوری وفهم بالا شرمنده میکنی .امیدوارم بتونم مامان خوبی برات

باشم و وظیفه مادری وکامل ادا کنم .

راستی یه خورده با عروسکات واسباب بازی که بازی میکنی خسته میشی وچیز

جدید میخوای  .

کلا تنوع رو خیلی دوس داری .هنوز چهار دست وپا راه نمیری ولی وقتی دراز

کشیدی 360 درجه میچرخی ویه خورده عقب میری غلتم میزنی .

چیز شیرین دوس نداری ولی غذاهای ترش ومیوه ترش دوس داری

الان که دارم این خاطرات وثبت میکنم تو رو شکم دراز کشیدی سرتو گذاشتی رو

متکا .چشای نازتو خمار کردی یه لبخند خشکل رو لبای نازته .یه دفه چشای نازت

متوجه مامان شد نگام میکنی

فدای ناز نگاهت  ای دخمل نازم .

مامانی خیلی کنجکاوانه به اطراف نگاه میکنی وقتی تلویزیون روشنه وکسی جلوی چشمات باشه سرتو تکون میدی که تلویزیون وببینی .

پاهاتم با دستای کوچولو ونازت میگیری مامانی هزار ماشالله باشه واست .

همه کسم حس میکنم خدا خیلی دوسم داره که نی نی ناز وهمه چی تمومی

مث تو رو بهم داده .

خدایا بازم شکرت...

الان دقیقا 7ماه و29 روز داری.

دوستای گلم شرمنده هنوز نتونستم بهتون سر بزنم در اولین فرصت میام

.دوستون دارم

بفرمائید ادامه مطلب

اینجا باغ دولت اباد یزد

اینجا از روستاهای باصفای یزده .خیلی جای قشنگی بود .تو شهر کویری واقعا زیباست

بقیه عکسها رو توشهر بم انداختیم.

 

 

پسندها (6)

نظرات (16)

سارا مامان اهورا
13 اردیبهشت 93 14:45
سلام.خدا رو شکر که به سلامت برگشتین و بهتون خوش گذشته الهی قربون این دخمل ناز بشم دلم حسابی براتون تنگ شده بود
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی عزیزدلم .دل به دل راه داره
سارا مامان اهورا
13 اردیبهشت 93 14:47
تو عکسهای که دلنیا رو روی تنه درخت گذاشتی پیش خودم گفتم چطور جرات کردی اینجوری بذاریش مبادا می افتاد بعد آثاری پشت تنه درخت دیدم خودت از پشت گرفتیش؟
مامان دلنیا
پاسخ
2 تا عکس رو تنه درخته. یکیش خودم گرفتمش .اون یکی باباش.
مامانی ساره
13 اردیبهشت 93 18:20
الهی چقدر ناز میخنده گلم
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی خاله مهربونم
مامان رها
13 اردیبهشت 93 21:18
سلام عزيزم خوبيد دلم ميخواد با شما بيشتر آشنا شم و باهاتون ارتباط بر قرار كنم پيشنهاد دوستى منو قبول ميكنيد ؟ با تبادل لينك موافقى دوستم لطفا پيش ما هم بيا و نظر بده
مامان دلنیا
پاسخ
سلام عزیزم .ممنون . بله .باکمال میل . خیلی خوشحال شدم اومدین . با افتخار لینک شدین.
مامی آراد
14 اردیبهشت 93 19:49
مثل ماهی عزیزم
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی خاله .
فدایی محیا
14 اردیبهشت 93 21:51
ای جونم اون قسمت پنکه سقفی خیلی باحال بود......... عکسا خیلی خیلی زیبا شدن
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی گلم .
مامان و بابای مانی جون
14 اردیبهشت 93 22:22
ای جونمممممممم انشالا همیشه به گردشو شادی و خوش گذرونی عزیز دلمم اسفند دود کن واسه خوشگلم تو رو باید عروس خودم بکنم عروسک خوشگلم
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی عزیزم .چشات خوشکل میبینه .
مامان رها
15 اردیبهشت 93 14:01
سلام عزيزم به هم رمز تعلق ميگيره
مامان دلنیا
پاسخ
اره عزیزم چرا که نه! خصوصی گلم.
ساینا مامان آریان نهال نیوشا
15 اردیبهشت 93 16:11
سلام عزیزم دلنیا خوشگلی قربونت بشم ما وب نداریم اما 20 میسازیم
ساینا مامان آریان نهال نیوشا
16 اردیبهشت 93 13:48
سلام عزیزم خوش میگذره دلنیارو از طرف من ببوسش
مامان دلنیا
پاسخ
سلام عزیزم . بلههههههههههه به خوشی شما. چشم . عزیزم خودت خوبی ؟
مامان الهام
16 اردیبهشت 93 15:53
سلام عزيزم. چقدر ني ني خشگله لباس آبي بهش مياد. خيلي عكسهاش قشنگه. من عاشق اون قيافش شدم. اسفند براش دود كن و صدقه بزار.
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی عزیزم .لطف داری . ماهم خیلی شما وفاطمه جونودوس داریم چشم حتما .فاطمه جونو ببوس از طرف من.
فائزه مامان آیاتای
17 اردیبهشت 93 0:57
الهیییی ایاتای منم هنوز دندون در نیوورده
مامان دلنیا
پاسخ
ایشالله به زودی مرواریداش در میادفداش بشم من.
مامانی آیلین
17 اردیبهشت 93 22:31
خیلی نازو ماهه خدا براتون حفظش کنه
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی خیلی خوشحال شدم اومدین... بازم بیاین پیشمون
مامان افسانه
19 اردیبهشت 93 12:51
دلنیا جونم ماشاللهبه شما که اینقدر خانمی گلخوشگلمممم خیلی خیلی خیلی ماهی نفس خــــــــــــــــــــــانم با این لباس گل بهیت ماه بودی ماه تر شدی جـــــــــــــــــــــــــــــــــــــیگر نانازی راستی شرمنده من فکر می کردم اسم شما دلیناست ممون از یاداوریتون شرمنده دیگه این سری اسم ناز گل دخترمونو درست نوشتم
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی عزیزم .چشاتون ناز میبینه. دشمنتون شرمنده گلم. بازم بهمون سر بزنید خوشحال میشم.
فدایی محیا
24 اردیبهشت 93 13:27
ای جون دلم[
مامانی و بابایی
7 خرداد 93 21:42
مامانی چه دختر نازی داری خدا حفظش کنهاگه به وب ما هم یه سر بزنید خوشحال میشم
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی عزیزم .خوشحال شدم اومدین. حتما میام