همه هستی من
همه هستی من دلنیا یه فرشته اسمونیه وقتی می خوام واسش بنویسم زبونم بند میاد دوس دارم بهترین واژه هارو بکار ببرم اما کافی نیست وواژه ها توان گفتن این همه خوبی وزیبایی وندارن.
الان ساعت 16دلنیای مامان الان تو خواب نازی مامان فدات بشه الهی
کوچلوی نازم ظهر خواب بودیکه یه دفه بیدار شدی بدون اینکه گریه کنی سرتو از رو بالش بلند کردی خواستی بشینی صورتتم سمت تلویزیون بود با چشای نازت تلویزیون نگاه می کردی.
همه کس مامان حس می کنم هزار ماشالله خیلی با هوش وفهمیده هستی .من بچه های زیادی دیدم ولی هیشکدوم مث تو نبودن نه اینکه چون دختر خودمی اینجوری بگم همه همینو میگن.
گذشته از اروم بودنت طرز نگاهتم فرق می کنه .اینکه هر کی نگات می کنه باهاش لبخند میزنی .گریه نمی کنی مامان بابارو اذیت نمیکنی.
باباییم میگفت حس میکنم دخترمون بیشتر از سنش می فهمه.هزار ماشالله
راستی دیشب که داشتیم سریال اوای باران ومی دیدیم من می خواستم یه چیزی بگم بابایی گفت هیس بعدش تو گریه کردی .عزیز دل مامان ایشالله هیچوقت گریه نکنی وهمیشه خندون باشی.ولی اینقد خشکل واروم وناز گریه میکنی دوست دارم نگات کنم ولباتو بخورم.
خدایا شکرت بخاطر همه چی...
خاله قربونش بره که اینقد بلا شده 
