دلنیادلنیا، تا این لحظه: 10 سال و 8 ماه و 8 روز سن داره
پیوند عاشقانه ما پیوند عاشقانه ما ، تا این لحظه: 15 سال و 5 ماه سن داره

نی نی خوشکله

خاطره درمانگاه اکبری صفائیه

1392/11/1 22:23
نویسنده : مامان دلنیا
574 بازدید
اشتراک گذاری

امروز واسه یه ازمایش دلنیا جووووونم وبردم درمانگاه .چون باید ازش خون میگرفتن همش نگران بودم که دردش میادنگراننگران

.وقتی پرستار دلنیا رو برد تو اتاق بهم گفت بیرون منتظر باشماسترس

چون میدونست تحمل دیدنشو ندارم پشت در اتاق منتظر بودم صدای گریش بیاد.اما هیچ صدایی نیومد.

بعد از چند دقیقه پرستار صدام زدرفتم تو اتاق دیدم داره میخنده وپرستارا دورش جمع شدن دارن باهاش حرف میزنن ومی خندن.گفتن ماشالله چه بچه ارومیه همش میخندهخندهخنده

خانوم پرستار که کارش تموم شد می خواست بره اما دلنیا همچنان لبخند رو لباش بود خوشمزهودلبری می کرد .خانوم پرستارم دلش نیومد بره دوس داشت همش نگاش کنه

نفس مامان فدات بشم که اینقد اروم وخوش اخلاقی.قلبقلبقلبماچماچماچ

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

سارا مامان اهورا
29 دی 92 0:01
ای جوووووووووونم
مامان نفس
30 دی 92 10:56
مامانی اسپند کن دخترمونو ، من اینجا اسپندش می کنم ولی دودش به اونجا نمی رسه
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی عزیزدلم .فداتون بشم که اینقد ماهین
مامان مانی جون
1 بهمن 92 13:30
عزیزم انشالا همیشه بخنده ما شمارو لینک کردیم با اجازه
مامان دلنیا
پاسخ
مرسی گلم لطف کردین .ادرس بدین ما هم با افتخار لینکتون می کنیم
مامان آیاتای
2 بهمن 92 17:43
ماشاله ماشاله اسپند براش دود کنید
مامان دلنیا
پاسخ
چشم عزیزم مرسی اومدین