هوراااااااااااااا دلنیا جونم یه ساله شده
فرشته نازم یه سالگیت مبارک
ایشالله 120 سال در صحت وسلامت کامل
وخوشبخت وبی هیچ غصه ای زندگی کنی
وچشای نازت هیچ وقت بارونی نشه
ولبات همیشه خندووووووووووووووووووووووووون
وهمیشه شاد باشی
عزیزدلم چند روز دیر خاطره تولدت و تو وبلاگت ثبت کردم
خوشکل مامان 13/6/93ساعت 20:20 تولد یه سالگیتو جشن گرفتیم
یه جشن خودمونی وکوچیک
فقط ومن وبابایی وعمه مهساجون ومادری
عزیزم از شب قبلش خیلی هیجان داشتم
از خوشحالی اینکه نفس مامان داره یه سالش میشه
خوابم نبرد
12/6/93من وبابایی همراه همه زندگیمون رفتیم خرید
بابایی یه جفت کفش خوشکل خرید
منم یه تاب ودامن با یه عروسک
راستی مغازه کفش فروشی یه مدادرنگی کوچولو بهت هدیه داد
شاید هدیه گرون قیمتی نباشه ولی ارزش هدیه به قیمتش نیست
واما هدیه های عمه مهسا ومادری:
عمه جون یه استخر بادی با یه عالمه توپای رنگی خرید
ومادری یه سکه
مث همیشه شما رو سورپرایز کردن
دستشون درد نکنه.
برنامه تولدتم به این صورت بود که شام ودور هم خوردیم
بعدش مراسم تولد عشقمون.
عزیزم فعلا خیلی کوچولویی که ارزو داشته باشی
ولی امیدوارم در اینده به همه ارزوهات برسی
جای مامان وبابای خودم وخاله فرشته وخواهرزاده عزیزم فاطمه
ودایی ها خالی بود
دلم براشون تنگ شده.
عزیزم تومراسم کلی رقصیدی وشادی کردی.
قربونت برم که خودت مراسم وگرم کردی.
الان که یه ساله شدی مامان وبابا رو میگی
چند روز پیش داشتی خرما میخوردی
که دفه گفتی اب..............
قربونت برم الهی که اینقد ناز گفتی
بعدشم بوسه بارون شدی.
عزیزم میری سراغ کیف مامان وهمه محتویاتشو
خالی میکنی وبعد دوباره میذاری سرجاشون
قفسه کتابم همین طور
کل کتابارو میاری پایین .البته قبلش خوب نگاشون میکنی
بعد میری سراغ کتاب بعدی .
وقتی همه رو اوردی پایین دوباره میخوای مرتبشون کنی.
الهی فدات بشم مامانی خیلی خوردنی میشی.
راستی سه شنبه 11/6/93 برا اولین بار رفتی ارایشگاه
خانم ارایشگر برات پیش بند بست ولی هیچ فایده ای نداشت
چون 2تامون حسابی مویی شدیم.
دخمل ارایشگرم حسابی واست ادا در میاورد که شما
تکون نخوری واجازه بدی
فدات بشم عزیزم اولین ارایشگاه رفتنت مبارک.
پنج شنبه هم زنگ زدم مرکز بهداشت
که گفتن یکشنبه واسه واکسن یه سالگیت برم
ایشالله بسلامتی واکسنتو بزنی
وهمیشه سالم باشی
لطفا بفرمایید ادامه مطلب
الهی فدات بشم خوشکلمممممممممممممم
عزیزدل مامان این دامنو خودم واست درست کردم.
اینم تاب ودامن مامان وکفش بابایی
تو عکس پایین بادکنک تودستت سالمه.
عزیزم اینجا یه دفه ترکید وشما اینجوری شدی
یه خرده که شوکه شدی بعدش خندیدی.البته عکست تار شده عزیزم.
این هدیه عمه مهسا جون بود دستش درد نکنه
اینم هدیه مادری دستش دردنکنه
عزیزم عکس زیاد داشتی ولی امکانش نبود همه رو بذارم
اینم فردای تولدت بود که رفتیم پارک.