دلنیادلنیا، تا این لحظه: 10 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره
پیوند عاشقانه ما پیوند عاشقانه ما ، تا این لحظه: 15 سال و 4 ماه و 17 روز سن داره

نی نی خوشکله

42ماهگی وخاطراتی که گذشت....

1395/12/14 19:02
نویسنده : مامان دلنیا
861 بازدید
اشتراک گذاری

سلام به روی ماهت نفس مامان

امروز 28اسفند 94است.

فردا صبح به سمت کرمانشاه حرکت میکنیم

از وضعیت مادرم بگم خداروشکر کم کم روبه بهبود استمحبت

ولی فعلا به مراقبت احتیاج داره و همه زحمتارو خواهرم میکشهغمگین

خدایاخودت کمکشون کن

از پیشرفتات بگم:

چون خیلی وقته خاطراتتو ننوشتم یادم نیست کدومارو گفتممتفکر

نقاشی کشیدنت خیلی عالیه.قصه هایی که یاد گرفتی و تعریف میکنی حتی خودت خلاقیت نشون

میدی وتغییرش میدیقوی

حتی نمایش قصه ها رواحرا میکنی.از این کارت معلومه به تئاتر علاقه داری

یه کتاب شعر خریدی درمورد میوه هاست.همه شعرها رو ظرف مدت کمی حفظ شدی .حروف

انگلیسی هم حفظ هستیتشویق

خیلی زیاد به من وبابا ومادر واقیه ابراز محبت میکنیمحبت

میگی دوستت دارم .بعد من میگم منم دوستت دارم

تو میگی من بیشتر.خنده

دیروزم گفتی خدایا شکرت که یه مامان مهربون بهم دادی بغلت کردم

نمیدونی چقدر حس خوبی بود.بغل

ایبو از خودم یاد گرفتی چون همیشه خدارو بخاطر داشتن فرشته کوچولوی

خودم شکر میکنم.بیشتر وقتا هم دستتو میبری بالا ومیگی خدایا دا خوب بشه امین.

از حموم که میای میگم عافیت باشه .خیلی مودبانه میگی سلامت باشی .

الهی قربونت برم دختر نازمبغل

صبح که بیدار میشی به پنجره نگاه میکنی میبینی هوا روشن شده میگی :

مامان صبح شده.سلام صبح به خیر.ظهرا هم نمیذاری من بخوابم

میگی مامان شب نشدهقه قهه

البته بعضی وقتا گولت میزنم مثلا داری یه کارتون میبینی 

میگم مامان این تموم شد بیدارم کن کارتونم 20تا30دقیقه طول میکشه .میشه یه چرتی زد

میخوایم غذا بخوریم تو چیدن سفره وجمع کردن همیشه کمک میکنی.تشویق

حتی اگه داشته باشی مورد علاقه ترین کارتو انجام بدی کمک کردن و

ترجیح میدی ومیای کمک ...

چند روز پیش خونه مادر بودیم .اقای رحیمی نوشابه خریده بود

تو گفتی :اقای رحیمی چرا نوشابه خریدی ؟

ضرر داره.قه قههوقتی هم خواستیم نهار بخوریم .فقط برنج کشیدی وحمش میگفتی نوشابه ضرر داره

وای خیلی دوست داشتی بخوری اما چون گفته بودی ضرر داره رو حرفت مونده بودی.خنده

ولی اخرش راضیت کردیم بخوری. گفتیم یه ذره اشکال ندارهخنده

بعد از نهارم مادر به عمه زنگ زد ماجرا رو تعریف کرد.تو یادت افتاد بازم به اقای رحیمی گفتی همش

تقصیر تو بود.خیلی کار بدی کردی نوشابه خریدی.من خورشت نخوردم.

بخدا دیگه مردیم از خنده.قه قهه

اخرش طفلی اقای رحیمی گفت چه اشتباهی کردم نوشابه خریدمخندونک

چند روز پیش رفته بودیم پارک .با یه خواهر برادر دوست شدی

اسم دختر ملیکا بود تو رفتی جلو گفتی اسم من دلنیاس.اسم تو چیه؟

معمولا بچه های بزرگتر پیش قدم میشن خیلی بامزه بود

ملیکا8سالش بود.

خیلی با هم بازی کردین .همش صداش میزدی میگفتی دوست من بیا.

تازه پیشنهاد بازی هم میدادی.

گفتی :بچه ها بیاین قایم موشک بازی کنیم .ولی همه قوانین بازی هم بلد نبودی.

ومعمولا بازی و خراب میکردیچشمک

دیروز بازم رفتیم پارک با یه دختر دوست شدی اسمش الناز بود.

منم رفتم رونیمکت پارک نشستم وبا بابایی بازی کردنتون ونگاه میکردیم.

همش میگفتی دوست من بیا.

صدات زدم گفتم اسم دوستت النازه .بگو الناز

تو اشتباه متوجه شدی و باصدای بلند صداش میزدی الیاس

من وبابایی مردیم از خندهخنده

تاب بازی میکردین .اول تو مینشستی اون تورو تاب میداد .اون یه سال ونیم بزرگتر بود

تو رو تند تاب میداد اما طفلی الناز .تو خیلی نمیتونستی تندتابش بدی

وکلافه شده بود.بی حوصله

سرسره بازی هم بافریاد شادی پایین می اومدین .جشن

دخمل ناز وباحالی بود.ومن واقعا از دیدن بازیتون لذت بردم.

الناز وسط بازی کردن ازت پرسید :

چطوری من وپیدا کردی ؟

تو گفتی :از اونجا رد میشدی دیدمت.بوس

وقتی بچه ها باهم ارتباط برقرار میکنن خیلی جالب ودوست داشتنی هستن.

محبتسال 96 همه مبارک محبت

امیدوارم سال خوبی داشته باشین.وبهترین لحظه ها رو

با سلامتی کامل در کنار خونواده سپری کنین.بوس

عکسها ادامه مطلب

 

 

 

دامن وشنل وکلاه وخودم بافتم

ادم برفی هم از بس برف نیومد خودمون ساختگی درست کردیم

اینم زله که خیلی دوست داری

سالاد اولویه هم خیلی دوست داری.البته با نون خشک

اینم تو بابایی

اینجا تو پاساز ستاره خودت گفتی اینجا ازم عکس بگیرین

اینم تو والناز خانم .البته خودت خیلی ناز بودی

عکست خوب نشده

پسندها (5)

نظرات (4)

سحر
29 اسفند 95 11:12
سلام صبح بهاریت بخیرررر عزیزم مامان دلنیای عزیز , مطلب قشنگتو خوندم اومدم تا ازت دعوت کنم هر روز به سایت ما بیای و همینطور سایت " دات خبر" به بقیه دوستاتم معرفی کنی, و افتخار بدی سایت مارو لینک کنی با عنوان " آخرین و پربیننده ترین اخبار روز برای خانواده های ایرانی"" توی باکس اخبار جالب ,اخبار هنرمندان و همچنین اخبار پزشکی و سلامت چیزایی هست که میتونه مفید باشه راستی پیشاپیش عید شما و نی نی کوچولو مبارک باشه
مامانی ساره
30 اسفند 95 17:11
سلام عزیزم ماشاءالله چقدر ناز شده دلنیاجونم از طرف من حتما ببووسش خداروشکر که مامان بهتر شدن انشاءالله که به زودی کاملا سلامتی خودشون رو به دست بیارن راستی خیلی هنرمندی من عاشق لباسایی که واسه دلنیاجون بافتی شدم واقعا زیباست. سفارشم قبول میکنی؟
مامان و بابای مانی جون
13 فروردین 96 16:02
سلام خاله جون پسورد رو واسم بذار تو نظر خص دلم واسه عزیزم تنگ شده
نجمه
2 دی 97 14:00
سلام منظر جان. خوبی ؟ هرچی زنگ میزنم به شماره هات خاموش هستن. یه تماس بگیر یا پیام بده. خوبه اینجا هست هی بیام برات پیام بذارم. ممنون