28ماهگی دلنیا گلی...
سلام عزیزدل مامان
28ماهگیت مبارک
دلنیا جونم حرف زدنت هزار ماشالله خیلی خوب شده
وروز به روز شیرین زبونتر میشی
نمیدونم از کجا شروع کنم
همدم تنهاییم شدی وشدی همه کسم
وقتی لحظه هام باتو میگذره که روزبه روز بزرگتر وفهمیده تر میشی برام یه دنیاس
عزیزم نفسم به نفست بنده وبدون که بهترین وزیباترین وبا ارزش ترین گوهر زندگیمی
عزیزم وقتی خرابکاری میکنی مثلا اب میریزی یا کارای دیگه میگی اشکال نداره
وبا این زبونی هم که میریزی واقعا هرکاری کنی گلی خودمی واشکال نداره
شبا ساعت 1میخوابی وتازه وقتی بهت میگم برو بخواب دیگه میگی مامان برو بخواب
امروزم داشتم چای میخوردم میگفتی مامان قند زیاد نخور بده
وقتی با خاله تلفنی حرف میزنی احوال همه رو می پرسی
خاله خوبی؟فاطمه خوبه؟دایی خوبه ؟شهاب خوبه؟داداخوبه؟
وخاله فرشته کلی برات ذوق میکنه
وقتی هم با دایی شهاب حرف میزنی که دیگه به من مهلت نمیدی
وقتی بابا از سرکار میاد ماساژش میدی
وتمام مراحل و بدون کم وکاست انجام میدی
جدیدا یاد گرفتی صلوات بفرستی
بعضی وقتا اینجوری میگی:اللهم صل علی ممدوال ممدالبته خیلی اهسته میگی
یه توپ دارم قلقلی ومیخونی ولی کامل نه
مثلا میگی یه توپ دارم بابا داده میزنم هوا میره .الان دقیق یادم نیس
تاب تاب عباسی خدا مامانی ونندازی حالا خودت تو تاب نشستی
با بازی کامپیوتر بازی میکنی ودکمه هاشو یاد گرفتی البته 4.5تاشو
خیلی به مامان محبت میکنی وهمش منو بوسه بارون میکنی
البته خودم میدونم مهربونیت به خودم رفته
راستی امروز قایم موشک بازی کردیم خیلی بامزه چشم میذاشتی وقایم میشدی
وحسابی ذوق میکردی وکلی بهمون خوش گذشت
وقتی بابا با تلفن حرف میزنه اروم میگی مامان هیس بابا داره حرف میزنه
بعضی وقتا هوس چیزی میکنی ومیگی زنگ بزنیم بابا بعدم کلی سفارش میدی
البته خودت حرف میزنی
وقتی نماز میخونم میگی قبول باشه
وقتی یه جایی از بدنت یه کوچولو اوف بشه بوسش میکنی
دیشب قبل از خواب این کلمات رمانتیک و در وصف خودت گفتی:
خوشکلم .نازم .جیگرم .عسلم .عزیزم .
قبل از خواب به من وبابایی شب بخیر میگی
صبحم صبح بخیر میگی
ودر اخر چون من خیلی خدا رو بخاطر داشتنت شکر میکنم بعضی وقتا یه دفه خیلی از ته دل میگی
خدایااااااااااااا شکرت
راستی یه چیز بامزه الان یادم افتاد به زرافه میگی:زپاله.به میمون میگی نیمون
بفرمایید ادامه مطلب
16/10/1394
چندتا از شعرهایی که برات میخونم البته بیشترش حجمشون زیاد بود فرصت نشد بذارم
اینم به یاد قدیما که هیشکی مث مامان ادم نمیشه
تقدیم به مامانای مهربون
ژست جدید دلنیا با لباس 2ماهگیش هزار ماشالله چقد بزرگ شدی عزیزم
اینا روهم بابایی خریده
این نقاشی هم خودت خیلی اتفاقی کشیدی که شبیه سرنتیپیتی شده