30ماهگی دلنیا نفس مامان
سلام همه وجودم
30ماهگیت مبارک
دیروز میگفتی مامان تولدمه میخوام کیک درست کنم
حسابی شیرین زبون شدی و واسه من وبابایی دلبری میکنی
شعرهایی که دلنیا یاد گرفته:
یه دختر دارم شاه نداره
یه توپ دارم قلقلیه
حسنی بی دندون شده
بارون میاد
شعردعا کنم
پیشی ملوسی
وبازی ها:
اتل متل
عموزنجیرباف
کلاغ پر
اینارو خودت میخونی وبا عروسکات بازی میکنی
برنامه های تلویزیون وسریالهارو میشناسی وتا میخواد شروع شه میگی مامان مثلا
شب کوک شروع شد
وخیلی این برنامه رو دوس داری .از شبکه نسیم پخش میشه
نمیدونم دوستان میبینن یا نه
باور کن حتی ساعت پخششونو میدونی اگه من فراموش کنم تو یادته
کارتونهای شبکه پویا هم میبینی وخیلی دوس داری
از بین کارتونها بیشتر راز جنگل شفا (که تو بهش میگی مادربزرگ)وبزبزقندی وخیلی دوس داری
صبح وقتی بیدار مشی باطنین صدای گوشنوازت صبح بخیر میگی
شبها هم هیچوقت شب به خیر گفتنو فراموش نمیکنی
امروز صبح داشتی کارتون میدیدی که بهم گفتی مامان برو تو اشپزخونه بعد گفتی لامپ وروشن کن
بعد گفتی برو کنار یخچال
بعد خودت دویدی اومدی گفتی بغلم کن
ودر یخچال وباز کردی واشاره کردی به جعبه شیرینی
دیشب رفته بودم حموم وقتی اومدم بیرون بابایی گفت وقتی حموم بودی
دلنیا گفته بابا مامان وصدا بزن
بعداز چندلحظه دوباره گفتی بابایی :مامان وصدا زدی ؟
خلاصه من وبابایی خیلی واسه حرف زدنت ذوق میکینم
واقعا حرف زدن بچه ها خیلی شیرینه
یه مطلب دیگه من این مطالبو قبلا نوشتم الان خواستم ثبتش کنم
نفسی تو الان خواب بودی یه دفه دیدم صدای نازت بلند شد
گفتی مامان بیدار شدم صبح بخیر
اب میخوام بعد گفتی مامان نوشابه هم داریم
الانم ساعت 7صبحه
با مامانی سحرخیز شدی الهی فدات بشم زندگیم
13/12/1394
ادامه مطلب
دلنیا عاشق بارونه
ولی حیف خیلی بارون نمیاد
عاشقتم با تمام وجودم
اینم فاطمه جون ودلنیا
اینم 2تا عشقام
فدای دستات